کارشناس ارشد اقتصاد انرژی گفت: در فقدان سرمایهگذاری و دسترسی به فناوریهای لازم در برداشت از ذخایر سهم ایران در خزر، مهمترین اقدام ورود گسترده در بخش سوآپ نفت، گاز و تبدیل فرصت در امتیاز جغرافیای سرزمینی کشور برای جهش بهسوی تبدیل شدن به یک کریدور امن انتقال انرژی است.
فریدون برکشلی در گفتوگو با خبرنگار شانا درباره گسترش همکاری ایران با کشورهای حاشیه دریای خزر اظهار کرد: تمرکز سیاستهای انرژی ایران در طول دهههای گذشته در بخش جنوبی کشور متمرکز بوده است، این سیاست بهویژه درباره گاز و پس از توسعه میدان گازی پارس جنوبی، تقویت شد.
وی با اشاره به اینکه دریای خزر پس از فروپاشی شوروی و تشکیل جمهورهای تازه استقلالیافته و ورود شرکتهای نفتی و گازی بینالمللی بهعنوان یک منبع انرژی برای دنیا و کشورهای همسایه مورد توجه قرار گرفت، تصریح کرد: در طول دو دهه پس از فروپاشی شوروی سابق، عمده دلمشغولی جمهوری اسلامی ایران بر سر ابعاد حقوقی و نحوه تقسیم متمرکز شده بود. حال آنکه دیگر همسایگان، فارغ از نظام حقوقق با همکاری شرکتهای بینالمللی به حفاری و بهرهبرداری مشغول شدند.
فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی در هشتم دسامبر سال ۱۹۹۱ از مهمترین رویدادهای ژئوپولیتیک قرنی بود (قرن ۲۰) که دو جنگ جهانی در آن روی داده بود. رهبران جمهوریهای سوسیالیستی روسیه، بلاروس و اوکراین در این روز توافقنامهای را در بلاروس امضا کردند که بر اساس آن انحلال اتحاد جماهیر شوروی اعلام شد و از همان لحظه به کار اتحاد جماهیر شوروی پایان داد. این سند همچنین ایجاد کشورهای مستقل مشترکالمنافع را اعلام کرد که بیشتر جمهوریهای شوروی سابق را در بر میگرفت. قزاقستان آخرین جمهوری عضو اتحاد جماهیر شوروی سابق بود که اعلام استقلال کرد.
ضرورت استفاده از فناوری و منابع مالی در خزر
کارشناس ارشد اقتصاد انرژی با بیان اینکه در سالهای پس از تأسیس جمهوری موسوم به تازه استقلالیافته، هیچ تحریمی جز تحریم آمریکا (۱۹۸۱) از سوی کشورهای دیگر علیه ایران وجود نداشت، تصریح کرد: در هر صورت، بخش ایرانی دریای خزر عمیق و بیشتر دارای منابع گازی غنی است، از این رو ضرورت دسترسی به فناوری و منابع مالی بینالمللی تقریباً اجتنابناپذیر است.
برکشلی ادامه داد: کشورهای حاشیه دریای خزر بیشتر با امضای قراردادهای جذاب با شرکتهای صاحب فناوری و سرمایه، آغاز به بهرهبرداری کردند، البته آمریکا و اروپا هم با انگیزههای ژئواستراتژیک با جدیت وارد صحنه معادلات انرژی دریای خزر شدند.
رایزنی و دیپلماسی قدرتمند با بازیگران اصلی
وی با اشاره به اینکه کندی و فقدان یک عزم ملی و برنامهریزی، ایران را نسبت به دیگر کشورهای منطقه تا حدی عقب نگاه داشت، افزود: البته عظمت پارس جنوبی هم بستر غفلت ایران از منابع خزر را تشدید کرد.
کارشناس ارشد اقتصاد انرژی افزود: در فقدان سرمایهگذاری و دسترسی به فناوریهای لازم در برداشت از ذخایر سهم ایران، مهمترین کاری که میتوان انجام داد، ورود گسترده در برنامههای سوآپ نفت و گاز و تبدیل فرصت در امتیاز جغرافیای سرزمینی کشور برای جهش به سوی تبدیل شدن به یک کریدور امن انتقال انرژی است.
برکشلی با بیان اینکه بخش نفت و گاز ایران پراکندگی گسترده و پرتوانی دارد، اظهار کرد: چند هزار کیلومتر خطوط انتقال نفت و گاز در سراسر کشور، با سرمایهگذاری محدود قابل اتصال به مبادی ورود و انتقال به سایر کشورهای همسایه است.
وی گفت: هماکنون نبرد دالانهای یا استراتژی کریدور انرژی از مسائل مهم ژئوراهبردی دنیاست، اینکه چگونه این موقعیت، بهینه شده و حداکثر منافع کوتاهمدت و بلندمدت را در برداشته باشد، نیازمند رایزنی و دیپلماسی قدرتمند با بازیگران اصلی است.