«دولت رقیب هیچ بخش از حکومت نیست. انتخابات تمام شد؛ اکنون زمان کار، همدلی و تفاهم ملی است.» این جمله بی شک یک خواست و مطالبه ملی است که اسحاق جهانگیری چند روز گذشته آن را توئیت کرده است. اکنون زمان کار و تلاش است.
«دولت رقیب هیچ بخش از حکومت نیست. انتخابات تمام شد؛ اکنون زمان کار، همدلی و تفاهم ملی است.» این جمله بی شک یک خواست و مطالبه ملی است که اسحاق جهانگیری چند روز گذشته آن را توئیت کرده است. اکنون زمان کار و تلاش است.
به گزارش شانا، هنوز هشت روز به ماهگرد، انتخابات ریاست جمهوری در 29 اردیبهشت ماه زمانی باقی است، روزی که ملت ایران با حضور بیش از 40 میلیونی پای صندوقهای رای نه تنها تصویری از دموکراسی پارسی را در جهان به نمایش گذاشتند بلکه نشان دادند اگر آشوب در کشورهای منطقه حرف نخست است، اینجا در ایران، امنیت است که حرف اول و آخر را می زند و باید قدر آن را دانست و در کنار این امنیت برای تولید و اشتغال تلاش کرد.
صنعت نفت بی شک یکی از صنایعی است که می تواند نقشی بسزا در تحقق خواسته مقام معظم رهبری یعنی تولید و اشتغال داشته باشد و نگرانی کشور را در زمینه اشتغال برطرف کند. این صنعت برای تحقق خواسته اشتغال بی شک به سرمایه گذاری هنگفتی نیاز دارد؛ طبق برنامه ششم توسعه، صنعت نفت به 200 میلیارد دلار سرمایه گذاری نیاز دارد، عددی که بی شک نمی توان انتظار داشت از منابع داخلی یا صندوق توسعه ملی تامین شود.
شرکت ملی نفت ایران در طول دولت یازدهم که حالا کمتر از 100 روز به پایان آن مانده است، 28 تفاهمنامه (MOU) با 28 شرکت داخلی و بین المللی امضا کرده است که مطالعات برخی از تفاهم نامهها برای توسعه میدانهای نفت و گاز ایران به پایان رسیده است و آماده امضای قرارداد هستند، قراردادهایی که نه تنها می تواند حجم عظیمی از سرمایه را به داخل ایران انتقال دهد بلکه با تدابیر اندیشیده شده از سوی وزارت نفت می تواند اشتغال گسترده در کشور را با فعال کردن بخش خصوصی و صنعتگران داخلی به ارمغان آورد و نیازهای ایران را به آخرین فناوریهای روزآمد نیز برطرف کند.
اگرچه برخی منتقدان، با عینک بدبینی به این موضوع نگاه می کنند و همین نگاه سبب شد صنعت نفت ایران از سرمایهگذاری در این صنعت که می توانست بیکاری را کاهش دهد، در سالهای گذشته محروم شود، اما بدون شک ادامه این روند نه به نفع صنعت نفت که تاسیسات مستهلک آن نیاز به بازسازی و نوسازی دارند و نه به صلاح کشور است. همین دیروز بود که آقای احمد توکلی در بخشی از نامه خود به وزیر نفت عنوان کرده بود: «کشور ما دارای بیشترین میدان مشترک دریایی و خشکی با کشورهای همسایه خود در منطقه است و متأسفانه در مجموع وضع مناسبی در برداشت از این میدانها ندارد.» درست می گوید آقای توکلی. اما چرا؟
برای نمونه؛ میدان آزادگان یکی از بزرگترین میدانهای نفتی ایران است که در سال 1376 کشف شده است. ظرفیت این میدان نفتی 33 میلیارد بشکه نفت برآورد شده است. برداشت از این میدان هم اکنون کمتر از 200 هزار بشکه در روز و ظریب بازیافت آن 5 تا 6 درصد است. قرار است میزان برداشت از این میدان با آخرین تکنولوژیهای روز افزایش پیدا کند و ضریب بازیافت آن به حدود 15 درصد برسد. اما مخالفت می شود. چرا؟ باید پذیرفت صنعت نفت به سرمایه گذاری نیاز دارد آن هم خارجی.
یادمان باشد عربستان یکبار با کاهش قیمت نفت خواست به ایران ضربه وارد کند اما موفق نشد، اقتصاد ایران در مقابل آن ایستاد و وزارت نفت توانست با مذاکرات فشرده، ایران را به جایگاه واقعی خود در سازمان کشورهای صادرکننده نفت (اوپک) برساند این بار اما هدف عربستان بی شک این خواهد بود تا با ناامن نشان دادن ایران، هرگونه سرمایه گذاری در صنعت نفت ایران را محدود کند و بار دیگر تولید نفت و گاز ایران را کاهش دهد. نباید اجازه داد تسویه حسابهای سیاسی در داخل کشور به منافع ملی ضربه وارد کند و در جهت اهداف سعودی ها و دیگر دشمنان ایران حرکت کند. افزایش تولید نفت و گاز یعنی قدرت.
خاطرم هست در سفرها و بازدیدهای فشرده هفته دولت پارسال که وزیر نفت را همراهی کردم روی یک نکته در همه دیدارها تاکید داشت و آن این که «ایران به برکت وجود مقام معظم رهبری، فداکاری های نیروهای امنیتی و نظامی، امن ترین کشور منطقه است و ما باید قدر این امنیت را بدانیم.» پس قدر بدانیم.
بی شک فعال شدن طرحهای صنعت نفت و امضای قراردادهای بزرگ نفتی ضمن خراب کردن دیوار هرگونه تحریمهای جدید بر سر صهیونیستها، سعودی ها و دشمنان ایران، منجر به افزایش اشتغال و توسعه کشور خواهد شد. پس باید دست در دست هم داد تا قراردادهای بین المللی نفت هرچه زودتر امضا شود و باید امضای قراردادهای نفتی را به یک خواست ملی تبدیل کرد.