
طول و عرض دریای خزر به ترتیب 1204 و 204 کیلومتر و مساحت آن 436000 کیلومتر مربع است. عمق متوسط آن در حدود 180 متر برآورد شده است. سه بخش شمالی، جنوبی و میانی که عمق و بستر متفاوتی از یکدیگر دارند بر اثر برجستگی زیرآبی در امتداد ارتفاعات قفقاز به وجود آمدهاند. نمکهای محلول در آب دریای خزر با آب اقیانوسها متفاوت است. در حاشیه شرقی خزر میانی کولاب قره بغاز قرار دارد که با ویژگیهای خاص خود بر عجایب طبیعی بزرگترین دریاچه افزوده است. این کولاب به صحرای گرم و خشک ترکمنستان مشرف است. دریای خزر از نظر صید ماهی اهمیت بسیار دارد و ماهیان خاویاری آن دارای شهرت جهانی هستند. سالیانه حدود 300 تن خاویار از صید این ماهیها به دست میآید. حدود 90 درصد خاویار جهان نیز از این دریا به دست میآید. در این دریا حدود 100 گونه ماهی زندگی میکند که درحال حاضر تنها حدود 15 نوع آن مورد بهرهبرداری است.
1- ویژگی های سواحل دریای خزر : چهره ساحل عمدتاً تحت تأثیر عواملی چون ساختار زمینشناختی ناحیه، رژیم امواج و جریانها، تراز آب حوضه، وضعیت فیزیكو- شیمیایی آب و رسوبات ساحلی و نوع فرآیندهای زیستی قرار میگیرد. عناصر مهم شكلدهندة ساحل در دریای خزر در درجة نخست فرآیندهای زمینشناختی است كه در دو میلیون سال گذشته چهرة عمومی سواحل را به صورت كنونی ایجاد كرده است. رسوبات رودخانهای به همراه امواج و جریانیهای ناشی از امواج در گستره زمانی با روند کاهش تراز آب از دیگر عوامل شکل دهنده ساحل خزر هستند. از حدود 4400 كیلومتر خط ساحلی دریای خزر 695 كیلومتر آن در روسیه، 600 كیلومتر در جمهوری آذربایجان، 820 كیلومتر در ایران، 650 كیلومتر در تركمنستان و 1600 كیلومتر در قزاقستان واقع است. دلتاهای ولگا، ترك و سولاك مهمترین عوارض سواحل دریای خزر در روسیه هستند. ناحیه ساحلی واقع بین ولگا و ترك گسترة همواری است كه تنها در برخی نقاط توسط پشتههای ماسهای ساحلی و دلتاهای رودخانههای كوچك قطع میشود. باریكة ساحلی داغستان (در روسیه) از باختر توسط كوههای قفقاز محدود میشود. ناحیه ی دلتایی سمور مرز جمهوری آذربایجان با روسیه را تشكیل میدهد. در بخش های جنوبی رودخانه سمور سواحل ماسهای- قلوهسنگی وجود دارد. در ناحیه كیلیازین (شمال آذربایجان) ادامة ساختار تاقدیسی قفقاز بزرگ به دریا نزدیك میشود. از اینرو، عرض ناحیه ساحلی به 2-1 كیلومتر كاهش مییابد،در این نواحی عوارض سنگ بستر (در برخی موارد رسوبات پیش از كواترنری) در مرفولوژی ساحلی دیده میشود. خط ساحلی دریای خزر در ناحیه آبشوران بر اثر وجود تاقدیسها و ناودیسهای متعدد حالت منقطع به خود گرفته است. این عوارض سبب ایجاد دماغه و خلیج در ساحل و جزیره در دریا میگردند. دلتای رودخانه ی كورا مهمترین عارضه در خط ساحلی ناحیة باختری خزر جنوبی است. ناحیة لنكران تا آستارا در جمهوری آذربایجان دارای ساحل ماسهای است كه توسط رودخانههای كوچك قطع میشود. خط ساحلی دریای خزر در ایران نسبتاً ساده است كه توسط مرداب انزلی در باختر و خلیج گرگان در خاور قطع میشود. رودخانههای كوچك بسیاری از ساحل ایران به دریای خزر میریزند كه سفیدرود و گرگانرود، تنها رودخانههایی هستند كه در شرایط كنونی در داخل دریا دلتا تشكیل دادهاند سواحل ایران عمدتاً ماسهای است و در بخشهای مركزی قلوهسنگی و در بخش خاوری به ساحل گلی تبدیل میشود. سواحل تركمنستان بیشتر پوشیده از تپههای ماسهای صدفی است كه مردابهای قدیمی را از دریا جدا میكند و گهگاه توسط گنبدهای حاصل از گلفشانها قطع میشود. خلیج كراسنودسک و خلیج قرهبغاز از مهمترین عوارض سواحل تركمنستان محسوب میشوند. سواحل دریای خزر در قزاقستان گسترهی همواری است كه اكنون خلیجهای قزاق و كامسامول، دلتای اورال و شبهجزیرة مانقشلاق از مهمترین عوارض آن محسوب میشوند در شرایطی كه عملكرد عوامل زمینشناختی در زمانهای طولانی بروز میكند و در این بازه زمانی رژیم موج و جریان تغییرات محسوس ندارند، نوسان تراز آب دریای خزر مهمترین عامل در شكلدهی ساحل به شمار میآید. تغییر تراز آب دریای خزر سبب تغییر تراز عملكرد موج و جریان و تغییر تراز آب زیرزمینی و در نتیجه ایجاد عوارض ریخت شناختی جدید برحسب جنس و شیب سواحل میگردد. سواحل دریای خزر را برحسب نوع فرآیندهای غالب در آن (فرآیندهای دریایی نظیر تراز آب، موج، جریان) و فرآیندهای مؤثر از خشكی (رودخانهای) میتوان به دو دسته كلی سواحل دلتایی و سواحل غیردلتایی تقسیم نمود. 1-1 - سواحل دلتایی دریای خزر بیش از 130 رودخانه به دریای خزر میریزد كه بزرگترین آنها عبارتند از ولگا، اورال، كورا، ترك، سفیدرود، سولاك، سمور و گرگانرود. مجموع حوضة آبریز خزر 5/3 میلیون كیلومتر مربع است. آب ورودی سالیانه به دریای خزر حدود 300 كیلومتر مكعب است كه تنها 8% از آن از حوضة آبریز واقع در ایران تأمین میشود. رودخانه ولگا 80%، كورا 6%، ترك 3%، اورال 2%، سولاك 5/1%، سمور 5/0% و سفیدرود 5/3% از آبدهی كل رودخانهای به دریای خزر را دارا هستند. رودخانههای بزرگ دریای خزر با آوردن حجم زیادی آب و رسوب به داخل دریا سبب تشكیل دلتاهای گستردهای شدهاند كه بزرگترین آنها دلتای ولگا است كه از نظر وسعت یكی از بزرگترین دلتاهای روی زمین است. دلتاهای دریای خزر در بخشهای شمالی، باختری و جنوبی دریا پراكندهاند و بخش عمدهای از گسترة ساحلی را تشكیل میدهند. بخش خاوری دریای خزر با داشتن آب و هوای خشك اكنون تقریباً فاقد رودخانه و دلتا است. نوسان تراز آب دریای خزر در مقیاس زمینشناختی تأثیرات عمدهای بر تشكیل دلتاها داشته است. در زمان پیشروی آب، دلتاهای قدیم توسط دریا پوشیده میشدند و دلتاهای تازه به طرف خشكی عقبنشینی میكردند. در زمان عقبنشینی دریا، رودخانهها با قطع رسوبات دلتایی قدیم در داخل دریا پیشروی میكردند. برای توسعه دلتاهای بزرگ بهترین حالت پایداری تراز آب حوضه است. در زمان پایداری نسبی تراز آب دریای خزر در كرانههای دلتاها بارهای بزرگ رسوبی تشكیل شده است. آثار دلتاهای گذشته و همراه آن خطوط ساحلی قدیمی بر روی خشكی امروزی از تراز مطلق 140 متر و در بستر دریای امروزی تا تراز مطلق 50- متر مشاهده میشود. 1-2- سواحل غیردلتایی دریای خزر سواحل غیر دلتایی خزر عمدتاً تحت تأثیر عملکرد موج، نوسان تراز آب و فعالیتهای زیستی و شیمیایی تشکیل شده اند. نوسان تراز آب در همه سواحل اثر خود را بروز می دهد. عملکرد موج به شیب ساحل بستگی دارد. فعالیتهای زیستی و شیمیایی علاوه بر نوع بستر دریا و شرایط انرژی آب وابسته به شرایط آب و هوایی منطقه است. سواحل خاوری دریای خزر بیشتر متأثر از فعالیتهای زیستی و شیمیایی است و به عنوان سواحل کربناته شناخته می شوند. سواحل جنوبی و باختری خزر عمدتاً حاصل توزیع رسوبات رودخانه ای توسط امواج و جریانهای حاصل از امواج است که به عنوان سواحل تخریبی شناخته می شوند. 1-3- ویژگی های ساحل ایران در دریای خزر مهمترین پدیدهی زمینساختی ساحل ایران وجود رشته كوه البرز است كه سواحل ایران را محاصره كرده و به واسطة چند گسل بزرگ با اختلاف ارتفاع زیاد از ساحل متمایز است . بستر دریا در سوی ساحل ایران نیز ساختاری ناهمگن دارد بهطوری كه در بخش مركزی آن حوضه پر ژرفای خزر قرار میگیرد. در این بخش ژرفای 100 متر در فاصله 15-7 كیلومتری از ساحل واقع است. در بخشهای خاوری و باختری ساحل ایران، بستر دریا كمشیب است چنان كه ژرفای 100 متر در بخش باختری در فاصله 40-20 كیلومتری از ساحل و در بخش خاوری در فاصله 70-60 كیلومتری آن قرار میگیرد.
طبقه بندی سواحل ایرانی دریای خزر و نیمرخ های فلات قاره آن 1- منطقه آستارا-رضوانشهر؛ 2- منطقه انزلی رودسر؛ 3- منطقه رامسر-نور؛ 4- منطقه نور-نکا؛ 5 - منطقه گلستان (جنوب خاوری) ساحل ایران در جنوب دریای خزر به طول حدود 800 كیلومتر دارای شکل نسبتاً سادهای است كه تنها در باختر، توسط مرداب انزلی و در خاور توسط خلیج گرگان قطع میشود. عرض ساحل از حدود یك كیلومتر در بخش میانی تا حدود 60 كیلومتر در بخش دلتاهای بزرگ (سفیدرود و گرگانرود) تغییر میكند. در ساحل ایران پدیدههای بازر (از بستر كمژرفا به سوی كوههای حاشیة ساحل) عبارتند از: تپه های ماسهای روی بستر، پشته های ماسهای روی ساحل، تپه های ماسهای بادی، مرداب ها، پستیها و پیشتپهها (ساحل پرشیب پیش از تپهها و كوهها) كه همة آنها در یك منطقه ساحلی كمتر با هم دیده میشوند. بر اساس اندازه ذرات رسوب، سواحل ایران را میتوان به سه نوع ماسهای (سواحل گیلان و خاور مازندران)، قلوهسنگی (باختر مازندران) و گِلی (گلستان) تقسیم بندی كرد. متناسب با رسوبات ساحل، با افزایش ژرفا، رسوبات بستر نیز ریزدانهتر میشوند كه این امر به شیب بستر، انرژی امواج و آورد رسوب رودخانهای بستگی دارد. بخش كمژرفای بستر (تا ژرفای 10 متر) نیز تا حدودی به تبعیت از وضعیت عمومی بستر دریا در بخش مركزی از انزلی تا ساری دارای پهنه كمی است (حدود 2 كیلومتر)و در ناحیه باختری عرض بخش كمژرفا 10-15 كیلومتر و در بخش خاوری حدود 30 كیلومتر است. اما در بسیاری نقاط برخلاف شکل بستر كمژرفای دریا، شیب و گسترة ساحل در خشكی متفاوت است. در بخش مركزی گیلان و بخش خاوری مازندران، رسوبات رودخانهای و دلتایی (سفیدرود، پلرود، هراز، تجن، تالار و بابل) پهنه ی كمشیب و گستردهای تشكیل دادهاند. در بخش باختری گیلان برخلاف بستر دریا، ساحل خشكی باریك و پرشیب است. در بخش باختری مازندران همانند بستر كمژرفا، ساحل خشكی نیز باریك و پرشیب است. در منطقه گلستان، ساحل نیز همانند بستر كمژرفا، گسترده و كمشیب است .
پراكندگی رسوبات ریزدانه در بخش خاوری از خط آب و در بخش باختری از ژرفای 5/2 متر آغاز میشود. در ناحیة دلتای سفیدرود از ژرفای 5 متر و در نقاط دیگر ساحل ایران، وجود رسوبات رسی از ژرفای 8 متر آغاز میشود. به این ترتیب در بخش عمدة بستر كمژرفای ساحل ایران، رسوبات ماسهای غالب است . حدود 60 رودخانه از ساحل ایران به دریای خزر میریزند كه رسوبات آنها عمدهترین منبع تأمین رسوبات ساحلیاند. این رودخانهها اكنون حدود 40 میلیون تن رسوب در سال، وارد دریا میكنند كه دو سوم آن، تنها توسط سفیدرود تأمین میشود. بررسیها نشان میدهند كه منطقة باختر مازندران و گلستان در طول خط ساحلی فاقد پشتههای ساحلیاند كه این امر علتهای متفاوتی دارد. در ناحیة باختر مازندران ساحل و بستر پرشیب است و در نتیجة عمل امواج، رسوبات به سوی پاییندست دریا حركت كرده و بارهای زیرآبی را تشكیل میدهند. در این منطقه، بلافاصله پس از خط آب، گسترة پیشتپهها آغاز میشود. در منطقه گلستان، ساحل و بستر بسیار كمشیب است، در نتیجه، ژرفای كم آب مجال ورود امواج به ساحل و تشكیل پشتههای ساحلی را نمیدهد. در این منطقه، در نواحی ورود رودخانهها به دریا، مرداب تشكیل شده است، نمونة بارز آن در ناحیة گرگانرود است. این مرداب در برابر نوسان تراز آب دریای خزر به سرعت واكنش نشان میدهد، بهطوری كه در سال 1376 خورشیدی با كاهش تراز آب دریای خزر در دو سال پیش از آن به سرعت در حال خشك شدن بود. در دیگر نواحی خط ساحلی ایران در نتیجة عملكرد امواج بر ساحل، پشتههـای ماسهای ساحلی به ارتفاع حدود 2 متر تشكیل شده است. برحسب این كه شیب ساحل خشكی چگونه باشد، در برخی نواحی به خصوص در ناحیة مركزی گیلان و خاوری مازندران، مرداب در پشت تپههای ماسهای تشكیل شده است. نمونه بارز آن را در محدوده انزلی تا رودسر میتوان مشاهده كرد. در این مناطق پهنه ی ساحلی وسیع و كمشیب است. بارندگی زیاد و سطح آب زیرزمینی بالا در این مناطق سبب تشكیل مرداب در پشت تپههای ماسهای ساحلی میشود. مردابها به شكل منفرد در نواحی مختلف ظاهر میشوند كه در برخی نواحی عرض آنها به حدود 300 متر میرسد.
2- گیاهان و جانوران دریای خزر : 2-1 باكتري ها : در تمامي درياي خزر، تاكنون بيش از ٢٠٠ باكتري هتروتروف شناسايي گرديده كه متعلق به ٦٠ گونه و ٢٢ واريته از جنس هاي با سيلوس، پرودوموناس، مايكروكوكوس، ساركينا و كروموباكتري ها مي باشند.
2-2مخمرها: در سرتاسر درياي خزر، تاكنون ١٣ گونه مخمر ( از نوع كه متعلق به ٤ جنس اند، شناسايي شده است. تمامي آنها به تعداد كم فقط در خزر شمالي يافت شده و بعضي از آنها فعالانه نفت و مشتقات نفتي را مورد مصرف قرار مي دهند.
2-3گياهان عالي(ماكروفيت ها): در درياي خزر، به استثناي قسمت هايي كه داراي آب كاملا شيرين است، كلا پنج گونه گياه عالي از انواع مختلف در قسمت هاي دريا يافت مي شوند . اين گياهان همگ ي متعلق به گياهان گلدار بوده و در مناطق كم عمق ساحلي درياي خزر و در بستر هايي با جنس هاي متفاوت زندگي مي نمايند . اكثر اين گياهان به مصرف تغذيه ماهيان و پرندگان آبي رسيده و گونه هاي مختلف ماهيان، بي مهرگان و بچه ماهيان در آنها زندگي مي كنند.
2-4گياهان پست : جلبك هاي درياي خزر كه جزو گياهان پست محسوب مي شوند، به صورت پرياخته، تك سلولي و گاهي اوقات داراي ساختمان بافتي مي باشند . انواع مختلف آنها در درياي خزر مختصرًا به شرح زير است: سيانوفيسه ها (Cyanophyta) جلبك هاي سبز آبي جلبك هاي زرد طلايي (Chrysophyta) جلبك هاي آتشي يا دينوفلاژله ها جلبك هاي سبز(Chlorophyta)
اين جلبك ها بيشتر شاخص آب هاي شيرين اند ودر درياها در محدوده هاي خاص جغرافيايي زيست مي نمايند . در درياي خزر ١٣٩ گونه از آنها شناسايي شده كه عمدتًا در خزر شمالي و در مصب رود ولگا مي باشند . جنس هاي غالب آن پروتوكوك، زيگنما و تاحدي كمتر دسميديوم است . انواع كلادوفور و كتومورف داراي زندگي بنتوزي ميباشند . گونه هاي مهم آنها شامل گونيوم، ولوكس، رايزوسولونيوم، كلرلا واسپيروژيرا مي باشند. جلبك هاي قهوه اي (Phaeophyta) جلبك هاي قرمز(Rhodophyta)
2-5 بي مهرگان : قسمت عمده موجودات درياي خزر از بي مهرگان تشكيل يافته اند و تاكنون٧٧ درصد كل فون درياي خزر را تشكيل مي دهند. فراوان ترين آنها از نظر گونه، مژكداران، نماتودها، گردان تنان، آنتن منشعب ها وناجور پايان تشكيل مي دهند. داراي انواع پلانكتوني و بنتوزي مي باشند كه در ذيل به انواع مهم و فراوان آنها اشاره مي شود. آميب ها یا (Rhizopoda) ريشه پايان خورشيد زيان یا (Heliozoa) اسفنج ها یا (Porifera) روزنيان
2-6 پرندگان : درياي خزر محل مناسب و پناهگاه امني براي بسياري از ا نواع مهم پرندگان، خصوصًا جهت زمستان گذراني است و گروه هايي از قبيل مرغابي ها، غازها، قوها و چنگرها از غرب سيبري و خزر - نيل به آنجا مهاجرت مي كنند. در مناطق حفاظت شده درياي خزر تعداد ٣١٢ گونه پرنده شناسايي شده است.
2-7 خزندگان : در درياي خزر فقط ٢ گونه ما ر بي زهر دريايي وجود دارد كه از بچه ماهيان و ديگر موجودات تغذيه مي كنند.
2-8 پستانداران : در درياي خزر فقط ١ گونه پستاندار منحصر به فرد به نام فك درياي خزر وجود دارد كه در همه جاي دريا انتشار دارد ولي محل اصلي آن در خزر شمالي است. تعداد آنها در حال حاضر حدود ٥٠٠ تا ٦٠٠ هزار رأس برآورد شده است.
فک دریای خزر (Pusa caspica) یکی از پستانداران کمیاب آبزی دنیاست که فقط در دریای خزر و رودخانههای منتهی به آن زندگی میکند. رنگ بدن در پشت خاکستری و در ناحیه شکم سفید است و خالهای تیره رنگ درشتی نیز در پشت حیوان وجود دارند.جفت گیری در اواخر بهمن ماه با بروز جدالهای سختی میان نرها آغاز می شود. دوره بارداری مثل اسب حدودأ یازده ماه است و در اواخر دی ماه سال بعد روی توده های یخی یک یا دو بچه به دنیا می آورد.به دلیل افزایش سرعت رشد، دوره شیر خوارگی آنها حداکثر تا دو ماه و نیم می باشد. فک خزری بهطور میانگین ۱٫۵ متر طول و ۶۸ کیلوگرم وزن دارد و یکی از کوچکترین انواع فک به شمار میرود. فکها در آب زندگی میکند و تنها برای زادآوری، و گاهی برای استراحت به ساحل میآید. در خشکی بسیار کمتحرک ولی در آب بسیار فعال است و با کمک پاهای خود به سرعت شنا میکند. فکها از دستهایشان برای حفظ تعادل استفاده میکنند. فکها جانوران زیبایی هستند. بدن این پستاندار برای زندگی در آب تغییراتی کردهاست. میان انگشتان دست و پای آن پردهای وجود دارد که باعث میشود دستها و پاها شبیه بالهای برای شنا شود. پاها در انتهای بدن و در امتداد دم قرار گرفتهاند. بههمیندلیل فکها نمیتوانند بهراحتی روی زمین راهبروند.فکهای دریای خزر مهاجرت سالانهٔ منظمی دارند. آنها به دمای آب بسیار وابستهاند. وقتی دمای آب افزایش مییابد، آنها به بخشهایی که آب عمیق تر و قاعدتاً سردتر است، مهاجرت میکنند. در زمانهای گذشته، تعداد زیادی از فکها برای استفاده از پوست و گوشتشان شکار میشدند. در حال حاضر هم هر سال تعداد زیادی از آنها در تورهای ماهیگیران گرفتار میشوند. نقش فکها در طبیعت با خوردن آبزیان بیمار و ایجاد تعادل در جمعیت آنها، در اکوسیستم دریای خزر نقش مؤثری دارند. این گونه تنها پستاندار دریای خزر محسوب میشود و به دلیل صید بیرویه و بههم خوردن شرایط زیستی و کاهش شدید جمعیت نیازمند حمایت بینالمللی است.
2-9- ماهیان جنوبی دریای خزر :
خانواده : Cyprinidae نام علمی : Capoeta capoeta gracilis نام انگلیسی : Lenkoren نام فارسی : سیاه ماهی، گل خور، تیل خوس خصوصیات کلیدی : یك جفت سبیلك، آخرین شعاع غیر منشعب باله پشتی ضخیم بوده و تا حدی دندانه دار است. فرمول دندان حلقی 4.3.2 - 2.3.4 . ارتفاع بدن %24 - 21.2، طول ساقه دمی %19 - 15.9 ، طول سر % 26.5 - 23.8 و قطر چشم %6.6 - 4.7 طول استاندارد است. دهان بزرگ و عرضی می باشد ( اغلب مستقیم بوده و حالت هلالی ندارد).
اندازه : حداكثر طول استاندارد 35 سانتی متر منشا : آب شیرین ( این زیر گونه خاص [endemic] خزر است پراکنش : قسمت های پایین رودهای حوزه خزر, سفید رود، اترك و ...) تغذیه : حشرات آبزی مثل شیرونومیده، دیاتومه ها تولید مثل : . نرها در سن 1 تا 2 سالگی و ماده ها در سن 2 تا 3 سالگی بالغ می شوند. در فصل بهار از اسفند تا تیرماه تخم ریزی می كند (اوج تخم ریزی ماده ها در اردیبهشت و نرها در فروردین است. اهمیت اقتصادی : از نظر شیلاتی و صید ورزشی دارای اهمیت می باشد. در برخی از كشورهای آسیایی اقدام به پرورش آن در استخرهای خاكی كرده اند وضعیت انقراض : در لیست خطر IUCN قرار ندارد .
خانواده : Cyprinidae نام علمی : Carassius auratus نام انگلیسی : Silver crucian carp, goldfish, prussian carp نام فارسی : كپورچه یا كاراس ( مازندران )، ماهی طلایی (خوزستان ) خصوصیات کلیدی : رنگ بدن متمایل به نقره ای، باله پشتی طویل و دارای خار قوی دندانه دار، دندان حلقی یك ردیفی اندازه : حداكثر طول و وزن 35 سانتی متر و 1.2 كیلوگرم. متوسط طول و وزن آن در حوضه دریای خزر 218 میلی متر و 290گرم. نمونه های با طول 280 میلی متر 5 ساله بوده اند. منشا : آب شیرین پراکنش : قسمت های پایین رودهای حوزه خزر تغذیه : زئوپلانگتون ها، فیتوپلانگتون ها، حشرات آبزی، سخت پوستان تولید مثل :. "فصل بهار. دمای 22 - 18 درجه سانتی گراد. دارای تولید مثل به روش "" بكرزایی"" می باشد. به همین دلیل در برخی مناطق بیش از 90 درصد نمونه های بررسی شده، جنسیت ماده داشته اند. سن بلوغ 4 - 2 سالگی است."
اهمیت اقتصادی : در حال حاضر مقدار زیادی از صید ماهیان تالاب انزلی را به خود اختصاص داده است. اما ارزش اقتصادی زیادی ندارد، ضمن آنكه به عنوان یگ گونه غیر بومی آثار منفی بر روی گونه های بومی از طریق رقابت غذایی و استفاده از اسپرم سایر ماهیان جهت تولید مثل دارد وضعیت انقراض: در لیست خطر IUCN قرار ندارد .
خانواده : Petromyzontidae نام علمی : Caspiomyzon wagneri نام انگلیسی : Caspian lamprey نام فارسی : مارماهی دهان گرد خصوصیات کلیدی : دارای دو باله پشتی نزدیك به هم. یك سوراخ بینی در بالای سر. هفت جفت سوراخ آبششی در دو طرف سر. دهان قیفی شكل. در قسمت كناری حفره دهان چهار دندان با فرمول 1-1-1-1 و 3 تا 5 دندان بر روی قسمت میانی. باله سینه ای و شكمی ندارد. اندازه : حداكثر طول كل و وزن 55.3 سانتی متر و 206 گرم منشا : دریای خزر پراکنش : قبلاً به صورت عمده در خزر میانی و شمالی و رودهای ولگا، اورال، ترك و كورا و به طور پراكنده در خزر جنوبی یافت می شد. ولی اطلاع دقیقی از پراكنش آن در حال حاضر وجود ندارد. این ماهی برای تولید مثل به رودخانه ها مهاجرت می كند. نمونه های بالغ در فصل مهاجرت به رودخانه، در نزدیك بستر و یا كنار رودخانه حركت كرده و زمستان را در رودخانه و در لا به لای تخته سنگ ها می گذرانند. آموسیت های جوان در قسمت هایی از رودخانه كه دارای بستر قلوه سنگی با مقداری رس و مواد پوسیده گیاهی و جانوری باشد به سر برده و با گذشت زمان به قسمت های پایینی رودخانه و لا به لای گیاهان آبزی می روند تغذیه : آموسیت ها از دیاتومه ها و مواد پوسیده گیاهی و جانوری و نمونه های بالغ از جلبك ها و گیاهان آبزی و یا ماهی ها تغذیه می كنند ( پوست، مخاط پوست و گوشت این ماهی سمی است). تولید مثل :. فصل تخم ریزی از اواخر اسفند تا اوایل اردیبهشت در بستر سنگلاخی و قلوه سنگی انجام می شود كه البته نرها و ماده ها بعد از تولید مثل می میرند. میزان هماوری مطلق بین 17 تا 21 هزار می باشد. اهمیت اقتصادی : از نظر شیلاتی دارای اهمیت می باشد و از نظر آبزی پروری نیز در مرحله آزمایش قرار دارد ( این ماهی در كشور ایران مصرف نمی شود). وضعیت انقراض: در لیست خطر IUCN قرار ندارد. ولی از سال 1996 در جمهئری قزاقستان در لیست گونه های در معرض خطر قرار گرفته است.
خانواده : Clupeidae نام علمی : Clupeonella cultriventris caspia نام انگلیسی : Common Kilka Sprat نام فارسی : كیلكای معمولی خصوصیات کلیدی : بدن نسبتاً پهن و ارتفاع بدن در حدود 27 - 21 درصد طول استاندارد می باشد. سر كوتاه و پهن است. فاصله دو چشم 17.5 درصد طول استاندارد است. دارای كیل شكمی مشخص و به تعداد 29 - 24 عدد می باشد. خارهای آبششی 62 - 49 عدد و باله سینه ای نوك تیز می باشد. تعداد ستون های مهره 45 - 43 عدد اندازه : حداكثر طول استاندارد 14.5 سانتی متر منشا : دریای خزر پراکنش : سرتاسر دریای خزر. اغلب در نواحی كم عمق ( حداكثر تا 100 متر). به رودهای ولگا، اورال و ترك هم وارد می شود. تغذیه : از زئوپلانگتون ها تغذیه می نماید تولید مثل :. در فصل تابستان در دریا مهاجرت هایی جهت تخم ریزی دارد. دمای مناسب جهت تخم ریزی 10 - 8 درجه سانتی گراد و عمق 30 - 6 متر می باشد. در یك تا دوسالگی به بلوغ جنسی می رسد. هماوری مطلق آن 60،000 - 9،500 عدد می باشد. اهمیت اقتصادی : از نظر شیلاتی دارای اهمیت بسیار زیادی می باشد. وضعیت انقراض : در این مورد اطلاعات كافی برای اظهار نظر وجود ندارد.
خانواده : Clupeidae نام علمی : Clupeonella engrauliformis نام انگلیسی : Anchovy Kilka, Anchovy Sprat
نام فارسی : كیلكای آنچوی خصوصیات کلیدی : بدن باریك و ارتفاع بدن در حدود 19 - 16 درصد طول استاندارد، سر كوتاه و پهن و فاصله بین دو چشم 18.5 - 16 درصد طول استاندارد. شكم گرد و با 31 - 23 scute. خارهای آبششی 67 - 56 عدد . باله سینه ای نوك تیز می باشد. اندازه : حداكثر طول استاندارد و حداكثر وزن، 16.5 سانتی متر و 26 گرم منشا : دریای خزر پراکنش : در مناطق باز خزر میانی و جنوبی و بخش های عمیق ( بیشتر از 20 متر ) خزر شمالی تغذیه : پارو پایان 90 تا 97 درصد غذای كیلكای آنچوی را تشكیل می دهند. تولید مثل :. نرها در یك سالگی و ماده ها در دو سالگی به بلوغ می رسند و جهت تخم ریزی در فصل تابستان مهاجرت هایی را در داخل دریا دارند. و تخم های شناوری را در آب ها رها می كنند. اهمیت اقتصادی : از نظر شیلاتی دارای اهمیت می باشد. وضعیت انقراض در لیست خطر IUCN قرار ندارد.
خانواده : Clupeidae نام علمی : Clupeonella grimmi نام انگلیسی : Big - eyed Kilka, Southern Caspian Sprat نام فارسی : كیلكای چشم درشت خصوصیات کلیدی : بدن نسبتاً باریك، ارتفاع بدن در حدود 22 -17 درصد طول استاندارد. سر دراز و باریك و فاصله بین دو چشم در حدود 15-13 درصد طول استاندارد. كیل ناحیه چشم تیز و برنده و با دست لمس می گردد و به تعداد 32 -26 Scute . خارهای آبششی به تعداد 51-42 عدد و باله سینه ای تقریبا گرد است. اندازه : حداكثر طول 14.5 سانتی متر و وزن آن حداكثر 20 گرم می باشد. منشا : دریای خزر پراکنش : خزر میانی و جنوبی تغذیه : از زئوپلانگتون ها تغذیه می نماید. تولید مثل : نرها در یك سالگی و ماده ها در دو سالگی به بلوغ جنسی می رسند و جهت تخم ریزی مهاجرت هایی در دریا دارند. زمان تكثیر آن فصل بهار و تابستان می باشد. اهمیت اقتصادی : از نظر تجاری و شیلاتی با اهمیت می باشد. وضعیت انقراض : در لیست خطر IUCN قرار ندارد.
خانواده : Clupeidae نام علمی : Clupeonella grimmi نام انگلیسی : Big - eyed Kilka, Southern Caspian Sprat نام فارسی : كیلكای چشم درشت خصوصیات کلیدی : بدن نسبتاً باریك، ارتفاع بدن در حدود 22 -17 درصد طول استاندارد. سر دراز و باریك و فاصله بین دو چشم در حدود 15-13 درصد طول استاندارد. كیل ناحیه چشم تیز و برنده و با دست لمس می گردد و به تعداد 32 -26 Scute . خارهای آبششی به تعداد 51-42 عدد و باله سینه ای تقریبا گرد است. اندازه : حداكثر طول 14.5 سانتی متر و وزن آن حداكثر 20 گرم می باشد. منشا : دریای خزر پراکنش : خزر میانی و جنوبی تغذیه : از زئوپلانگتون ها تغذیه می نماید. تولید مثل : نرها در یك سالگی و ماده ها در دو سالگی به بلوغ جنسی می رسند و جهت تخم ریزی مهاجرت هایی در دریا دارند. زمان تكثیر آن فصل بهار و تابستان می باشد. اهمیت اقتصادی : از نظر تجاری و شیلاتی با اهمیت می باشد. وضعیت انقراض : در لیست خطر IUCN قرار ندارد.
خانواده : Cyprinidae نام علمی : Alburnus alburnus نام فارسی : ماهی مروارید خصوصیات کلیدی : تعداد مهره های بدن : 44-41 ؛ تعداد شعاعهای باله دمی:19 بدن كشیده و از طرفین فشرده است. دهان فوقانی است. قاعده باله مخرجی طویل تر از باله پشتی است. ناحیه شكم، بین باله شكمی و مخرجی، دارای فلس می باشد. پهلوها و شكم به رنگ نقره ای است." اندازه : حداكثر طول كل و وزن 25 سانتی متر و 60 گرم منشا : آب شیرین پراکنش : قسمت های پایین و دلتای رود ولگا تغذیه : پلانكتون ها، كرم ها و لارو حشرات. تولید مثل : در 2 تا 3 سالگی بالغ می شود. تخم ریزی از فروردین تا خرداد ماه است. تخم ریزی توأم با سر و صدا و در هنگام شب صورت می گیرد. ماهی نر در این زمان دارای دانه های مروارید شكل بر روی سر و پشت می گردد. تخم ها چسبناك بوده و به گیاهان آبزی و سنگها می چسبد. متوسط هماوری 1500 عدد تخمك است و دوره انكوباسیون بر حسب دمای آب حدود 7 روز طول می كشد اهمیت اقتصادی : از فلس های آن مروارید مصنوعی می سازند. وضعیت انقراض : در لیست خطر IUCN قرار ندارد.
خانواده : Clupeidae نام علمی : : Alosa brashni kovi نام انگلیسی: Brazhnikov's shad نام فارسی: شگ ماهی، دلگینی، شگ ماهی دریایی خصوصیات کلیدی : بدن كم ارتفاع و چشم ها ریز ( قطر چشم ها 5-5/4 درصد طول بدن ) است . خارهای آبششی 44-25 عدد و كلفت و درازند. دندانها بر روی استخوان های كام، زبان و استخوان دمر خیلی نیرومندند. باله های سینه ای معمولاً وسعتی كمتر از 1 درصد بین قاعده باله های سینه ای و شكمی را می گیرند. به ندرت بر روی بدن لكه هایی وجود دارد. اندازه : حداكثر طول استاندارد 50 سانتیمتر منشا : دریای خزر پراکنش : به عقیده برخی ماهی شناسان این گونه در خزر دارای 8 زیر گونه ( A.b. agrachanica, A.b.autumnalis, A.b.brashnikovi, A.b.grimmi, A.b.kisselewitschi, A.b.nirchi, A.b.orientalis, A.b.sarensis) می باشد كه آقای Hoestlandt در سال 1991 آنها را در گونه جدیدی به نام Alosa maeotica خلاصه كرد. البته رای نهایی در این زمینه باید با اجماع متخصصان خزر انجام شود. تغذیه :گاوماهیان و گل آذین ماهیان تولید مثل :در 3 سالگی بالغ می شود و در طول زندگی خود تا 5 مرتبه تخم ریزی می كند. اهمیت اقتصادی : از نظر شیلاتی دارای اهمیت بسیار زیادی می باشد وضعیت انقراض : در لیست خطر ICUN قرار ندارد.
خانواده : : Clupeidae نام علمی: : Alosa caspia caspia نام انگلیسی : Caspian shad نام فارسی : زالون - شگ ماهی خصوصیات کلیدی : تعداد ردیف های عرضی فلس در محور طولی بدن 54-49 عدد. خارهای آبششی 130-115 عدد. مهره در ستون مهره 52-47 اندازه :حداكثر طول كل و وزن ، 32 سانتی متر و 120 گرم منشا : دریای خزر پراکنش : سرتاسر دریای خزر تغذیه : زئوپلانكتون ها، سخت پوستان و ماهیان ریز تولید مثل : درسن 3 - 2 سالگی به بلوغ جنسی می رسند و در فصل بهار تخم ریزی می نمایند. معمولاً وارد مصب رودخانه ها جهت تخم ریزی می گردند. اهمیت اقتصادی: از نظر شیلاتی دارای اهمیت تجاری می باشد. وضعیت انقراض: درلیست خطر ICUN قرار ندارد
خانواده : Gobiidae نام علمی : Alosa kessleri نام انگلیسی : Black -backed shad نام فارسی : شگ ماهی پشت سیاه، شگ ماهی دیوانه، زالوم خصوصیات کلیدی : بدن دراز و كشیده، خارهای آبششی 89-60 عدد و دندان ها دیده می شود. اندازه چشم ها متوسط، فلس ها محكم روی پوست قرار دارند. پشت سر و پشت ماهی سیاه است. اندازه : حداكثر طول استاندارد 52 سانتی متر و متوسط وزن 550 گرم منشا : دریای خزر پراکنش : این زیرگونه به ندرت در خزر دیده می شود و تراكم آن بیشتر در خزر جنوبی می باشد. تغذیه : ماهیان خزر ( كیلكا و نقره ای پهلوماهیان ) و سخت پوستان. در تابستان و پاییز برای جستجوی غذا به خزر جنوبی مهاجرت می كنند. تولید مثل : در 6-5 سالگی بالغ می شود. زمان تخم ریزی از اواخر فروردین تا اواخر خرداد ماه است و به این منظور از دریا به سمت رودخانه های ولگا و اورال مهاجرت می كند. این ماهی پس از تخم ریزی می میرد اهمیت اقتصادی : از نظر شیلاتی دارای اهمیت می باشد. وضعیت انقراض : در فهرست خطر IUCN قرار ندارد.
خانواده : Cyprinidae نام علمی : Aspius نام انگلیسی : Asp, redlip, caspian or south caspian asp نام فارسی : ماش ماهی mash mahi خصوصیات کلیدی : تعداد مهره های ستون فقرات 51 - 49 ( اغلب 50). فرمول دندان حلقی 5.3 - 3.5 اندازه : طول و وزن به ترتیب 567 - 380 میلی متر و 2241 - 631 گرم طول كل برای سنین 3،4،5،6 سال عبارت است از 396،460،521،567 میلی متر منشا : آب شیرین پراکنش : آب های ساحلی دریای خزر و رودهایی كه به آن می ریزند. نمونه هایی از این ماهی در دریاچه سد ارس وجود دارد. تغذیه : از گاو ماهی، شیشه ماهی (Atherina boyeri) و سرخ باله (Scardinius erythrophthalmus) و سیم پرك (Blicca bjoerkna) تغذیه می كند. تولید مثل : زمان تخم ریزی بهمن و اسفند ماه، در بسترهای سنگلاخی و قلوه سنگی، میزان هماوری مطلق 264250-49300 عدد تخم و قطر تخم 1.5-1 میلی متر می باشد.. اهمیت اقتصادی : از نظر شیلاتی، آبزی پروری و صید ورزشی دارای ارزش اقتصادی می باشد وضعیت انقراض : در این مورد اطلاعات كافی برای اظهار نظر وجود ندارد.
خانواده : Cyprinidae نام انگلیسی : Grass Carp, White Amur نام فارسی : علفخوار - آمور alaf khaar , amur خصوصیات کلیدی : بدن كشیده ولی از پهلوها فشرده نیست. طول استاندارد بدن 3.8 تا 4.8 برابر ارتفاع بدن. دندان حلقی دو ردیفی 5.2 - 1.4 یا 4.2 - 2.5 یا 4.2 - 2.4 یا 5.2 - 2.4. اندازه : حداكثر طول و وزن به ترتیب 1 متر و 32 كیلوگرم منشا : آب شیرین ( به خزر پیوند زده شده است و در مرداب انزلی پراکنش : حوزه جنوبی خزر و رودهای اورال، ولگا،ا ترك و دلتاهایشان تغذیه : گیاهان آبزی، لارو حشرات آبزی، زئوپلانگتون ها و سخت پوستان. تولید مثل : در ایران تكثیر طبیعی ندارد ( برای تكثیر طبیعی نیاز به رودخانه های سیلابی با آب زیاد و دمای نسبتاً گرم داشته كه این شرایط تا حدی فقط در رودخانه كارون فراهم است اما گزارشی از تكثیر طبیعی آن در دست نیست اهمیت اقتصادی : از این گونه جهت كنترل گیاهان آبزی مزارع پرورش ماهی و تالاب ها، دریاچه های طبیعی، كانال های آبیاری و همچنین پرورش در استخرهای خاكی استفاده می شود وضعیت انقراض : در لیست خطر IUCN قرار ندارد.
خانواده : Cyprinidae نام علمی : Cyprinus نام انگلیسی : Common carp, mirror, leather, European or German carp, koi نام فارسی : کپور، کپورآینه ای، کپور رشتی (در خوزستان) خصوصیات کلیدی : سطح پشتی قهوه ای زیتونی می باشد. قسمت شکم زرد، باله های شکمی، سینه ای و مخرجی متمایل به قرمز. دارای دو جفت سبیلک، آخرین شعاع غیر منشعب باله پشتی قوی و دندانه دار است. دندان حلقی سه ردیفی با فرمول 3.1.1-1.1.3. نمونه های وحشی که به صورت طبیعی در دریای خزر وجود دارند دارای بدنی استوانه ای و کشیده هستند و نمونه های پرورشی دارای بدن پهن می باشند. اندازه : طول و وزن در سواحل ایران 197 تا 765 میلی متر و 157 تا 7250 گرم و سن از 1 تا 9 سال می باشد(طول متوسط 38 سانتیمتر و سن 3تا4 سال). منشا : آب شیرین پراکنش : رودهایی که به خزر میریزند. قسمتهایی از خزر که شوری بسیار کمی دارد. در 5 سال اخیر زیستگاهشان را در سواحل شرقی گسترش داده اند تغذیه : در تالابها و استخرهای پرورشی تا حد زیادی از شیرونومیده و در دریای خزر از نرم تنان، سخت پوستان، کرم ها و مواد پوسیده گیاهی و جانوری تغذیه می کنند. تولید مثل : نمونه هایی که در خزر زندگی می کنند برای تخمریزی به رودخانه ها مهاجرت می کنند. تخمریزی در اردیبهشت، خرداد و تیرماه بر روی گیاهان آبزی دریاچه ها و یا بستر رودخانه ها در دمای حدود C°23-17صورت می گیرد. هماوری مطلق 96 هزار تا 8/1 میلیون تخمک می باشد و سن بلوغ 3تا4 سالگی است اهمیت اقتصادی : همه ساله بین 1تا2 هزار تن از این ماهی در سواحل جنوبی دریای خزر صید می شود. نمونه هایی از آن جهت پرورش در استخرهای خاکی به اغلب مناطق ایران منتقل شده است. وضعیت انقراض : در این مورد اطلاعات کافی برای اظهار نظر وجود ندارد.
خانواده : Esocidae نام علمی : Esox lucius نام انگلیسی : Pike نام فارسی : اردک ماهی، چکاب، شوک خصوصیات کلیدی : دهان بزرگ، پوزه کشیده و منقار مانند، بر روی آرواره دندانها قوی بوده و باله چربی ندارد و باله پشتی در انتهای بدن در بالای باله مخرجی است. اندازه : حداکثر طول و وزن به ترتیب 150 سانتیمتر و 35 کیلوگرم است. میانگین طول و وزن به ترتیب 379 میلیمتر و 610 گرم. منشا : آب شیرین پراکنش : "حوزه جنوبی خزر، دلتای ولگا، اورال، کورا و دیگر رودها. قسمتهایی از خزر که شوری بسیار کمی دارند؛ اگرچه در سالهای اخیر در مناطقی با شوری ppt7-5 نیز مشاهده شده است. چون این ماهی برای شکار کردن بین گیاهان مخفی می شود، وجود گیاهان آبزی برای زیستگاه آن ضروری است تغذیه : ز ماهی کاراس، گامبوزیا، شیشه ماهی، کفال سالینس، تیزه کولی و کولی تغذیه می کند تولید مثل : زمان تخمریزی از بهمن تا فروردین در محلی پوشیده از گیاهان آبزی به خصوص نی، و آبی که دمای آنC° 14-8 باشد. میزان هماوری به ازای هر کیلوگرم وزن بدن 45-40 هزار عدد و حدود تغییرات 220000-7000 عدد است اهمیت اقتصادی : دارای ارزش صید ورزشی و اقتصادی می باشد. تخم این ماهی سمی است. وضعیت انقراض : درلیست خطر IUCN قرار ندارد.
|